تربچه!

کاخ نیاوران

سلام گلکم خوبی مامانی؟ امروز در ادامه ی پروِِژه ی تهران گردی، با بابا سینا رفتیم کاخ نیاوران. خیــــــــــلی قشنگ بود. کاخ موزه ی نیاوران، مجموعه ی چند کاخ هست که از زمان قاجار ساخته شده و در زمان پهلوی دوم بازسازی و استفاده میشده. کاخ صاحبقرانیه، حوضخانه ی کاخ صاحبقرانیه، کوشک احمدشاهی، کتابخانه ی اختصاصی و کاخ اصلی نیاوران. هر کدوم از این ها بلیط جدا گانه داره که روی هم نفری 3100 تومن می شد البته من و بابایی کارت دانشجویی داشتیم که نفری 1500 حساب کردن (البته ما کتابخانه اختصاصی نمی خواستیم بریم).   ادامه ی مطلب را ببینید سلام گلکم خوبی مامانی؟ امروز در ادامه ی پروِِژه ی تهران گردی، با بابا سینا ر...
31 شهريور 1390
25027 0 10 ادامه مطلب

بازار میمون!

  اگر در درک شرایط فعلی اقتصادی جهان مشکل دارید ممکن است داستان زیر به شما کمک کند:  روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۱۰ دلار به آنها پول خواهد داد. روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت ۱۰ دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۲۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی&zw...
29 شهريور 1390

تقدیم به سینای عزیزم

این پست رو تقدیم می کنم به همسر عزیزم سینای عزیزم که در تمام مراحل زندگی یارم بود و پشتیبانم تموم شدن پایان نامم بهونه ای شد تا از کسی تشکر کنم که اگر نبود دلگرمی هاش، اگر نبود دلسوزی هاش، اگر نبود راهنمایی هاش این پایان نامه به این خوبی از آب در نمیومد. سینای عزیزم فراموش نمی کنم روز های سرد زمستون رو که توی برف و بارون من رو می بردی کتابخونه ی ملی و برمی گردوندی. فراموش نمی کنم شب هایی رو که ناامید بودم و خسته، با حرف هات دلگرمی می دادی به دل سردم فراموش نمی کنم مواقعی که با کمبود منابع مواجه می شدم و تو با "کارت غدیر" خودت برام کتاب می گرفت آره عزیز جانم فراموش نمی کنم خوبی هات رو و ...
28 شهريور 1390

تموم شـــــــــــــــــــــــــــــــــــد!

سلام گلکم خوبی مامانی؟ بالاخره تموم شـــــــــــــــــــــــــــــــــــد   هوراااااااااااااااااااااااااااااااااا   حس پرواز دارم   حس سبکـــــــــــــــــــی   حس آزادی .................   دیشب همش کابوس دفاع می دیدم!   صبح ساعت 6:50 دقیقه بیدار شدم. بابا جون کاوه آش خریده بودن اما من ترجیح دادم صبحانه سبک بخورم. ساعت 8:20 با بابا سینا رفتیم بیرون. از گل فروشی برای اساتید می خواستم گل بخرم که بابا سینا لطف کرد و علاوه بر اون از طرف خودش برام گل خرید.    گل بابا سینا مامان جون خدیجه اینا هم خیلی دوست داشتن بیان شیراز ا...
27 شهريور 1390

بالاخره ...

سلام گلکم   خوبی مامانی؟ بالاخره طلسم پایان نامم شکسته شد فردا دفاع دارم. 27شهریور ساعت 11 یک 27 دیگه به 27های زندگیم اضافه شد! یک کم استرس دارم اما خودم رو کنترل می کنم صبح با باباسینا رفتیم وسائل پذبرایی رو خریدیم. بعدش هم کلی تمرین کردم. باید 20 دقیقه حرف بزنم تا حالا شده 37 دقیقه. عصر باز هم تمرین می کنم تا کم تر بشه وگرنه نمره کم می کنن. برام دعا کن عزیزکم   دوستای خوبم شما هم برام دعا کنید. گزارش جلسه ی دفاع رو انشا الله فردا عصر می نویسم. ...
26 شهريور 1390

مراسم رب گوجه!

سلام گلکم خوبی مامانی؟ چند روزی هست که اومدیم جهرم پیش مامان جون خدیجه اینا. امااااااااااااااان از گرما. برات بگم از اولین مراسم رب گوجه مامان کیانا! مامان جون خدیجه اینا دو صندوق گوجه گرفته بودن و رب گوجه درست کرده بودن. بابا سینا هم گفت منم میخوام! واسه همین رفت و یک صندوق گوجه گرفت و اومد. و اما مراسم! مامان جون خدیجه و بابا سینا گوجه شستن و من و عمه سلما قاچشون زدیم. بعد نمک بهشون پاشیدیم و گذاشتیمشون توی آفتاب. هر از گاهی باید گوجه ها هم میخورد تا آفتاب به همشون برسه و لهشون کنه. تا عصر گوجه ها کاملا له شد گوجه ها ی له شده   و حالا نوبت صاف کردنشون بود. از صافی ردشون کرد...
25 شهريور 1390

بله برون دایی علی!

  سلام گلکم خوبی مامانی؟ دیروز عصر بله برون دایی علی بود  اما چون یک دفعه ای شده بود من و بابا سینا نتونستیم خودمون رو برسونیم شیراز. وای خدای من داداشم به این زودی بزرگ شد. از دیروز تا حالا تمام خاطراتش میاد جلوی چشمم. از روزی که دنیا اومد تا حالا. هیچ وقت یادم نمیره وقتی خبر دنیا اومدن دایی علی بهم رسید و فهیمدم نی نی جدیدمون پسره قهر کردم و رفتم توی دستشویی!!! به روشویی توی دستشویی آویزون شده بودم که یک دفعه ول شد و شکست!!!!!!! خیــــــــــلی ترسیدم! (اون موقع 7سالم بود) آخه من فقط دختــــــــــــــر دوست داشتم البته تا چند سال پیش هم می گفتم دختر می خوام اما الان می گم خدا بده هر چی خواست ...
24 شهريور 1390

سفرنامه ی سوریه-لبنان قسمت هشتم (پایانی)

روز هشتم: به سلامت! 8/8/1390   امروز روز بازگشت هست. شب سعی کردیم زود بخوابیم چون ساعت 3 حرکت داشتیم. ساعت حدود 1 شب بود که دیدیم سینا داره ناله می کنه. واااااااااااااای خدای من سینا جونم تب داشت.   ادامه ی مطلب را ببینید روز هشتم: به سلامت! 8/8/1390   امروز روز بازگشت هست. شب سعی کردیم زود بخوابیم چون ساعت 3 حرکت داشتیم. ساعت حدود 1 شب بود که دیدیم سینا داره ناله می کنه. واااااااااااااای خدای من سینا جونم تب داشت. داشتم از ترس و ناراحتی می مردم. خدایا من غریبم، دست تنهام، 2ساعت دیگه باید حرکت کنیم، چه کنـــــــــــــــــــــــــــــم؟ تنها کاری که از دستم براومد ای...
24 شهريور 1390

سفرنامه ی سوریه-لبنان قسمت هفتم

روز هفتم: مقاومت 7/7/1390   صبح ساعت 9 به سمت جنوب لبنان حرکت کردیم. اسم جنوب که میاد ناخودآگاه به یاد گرما و خشکی جنوب ایران میافتیم اما این قضیه درمورد لبنان صدق نمی کنه. جاده ای فوق العاده زیبا با جنگل های فراوان و مزارع رنگارنگ.   ادامه ی مطلب را ببینید روز هفتم: مقاومت 7/7/1390   صبح ساعت 9 به سمت جنوب لبنان حرکت کردیم. اسم جنوب که میاد ناخودآگاه به یاد گرما و خشکی جنوب ایران میافتیم اما این قضیه درمورد لبنان صدق نمی کنه. جاده ای فوق العاده زیبا با جنگل های فراوان و مزارع رنگارنگ. یک نکته ی جالب این که خاک لبنان تنها خاک در دنیا هست که نیاز به هیچ گونه کود و یا سم نداره,...
22 شهريور 1390

سفرنامه ی سوریه-لبنان قسمت ششم

روز ششم: ساحل شن های سفید 6/6/1390   صبح ساعت 9:30 به سمت "غار جعیتا" راه افتادیم. جاده ی فوق العاده زیبایی داشت, شبیه به جاده چالوس خودمون, با دره های عمیق و درختان فراوان. ادامه ی مطلب ار ببینید روز ششم: ساحل شن های سفید 6/6/1390   صبح ساعت 9:30 به سمت "غار جعیتا" راه افتادیم. جاده ی فوق العاده زیبایی داشت, شبیه به جاده چالوس خودمون, با دره های عمیق و درختان فراوان جاده ی غار جعیتا   لبنانی ها  دارن برای ثبت این غار به عنوان هشتمین عجایب جهان تلاش می کنن و همه جا تبلیغ می کنن که به فلان سایت برید و به این غار رای بدید. واقعا هم روش کار کردن و نورپردا...
18 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تربچه! می باشد